كظم” در لغت عربي به معني گلو يا محل خروج نفس است «كظم فلان» يعني نفس او بند آمد و ساكت شد. “غيظ” هم به معني خشم و غضب شديد و حرارتي است كه انسان آن را از فوران و جوشش خون قلبش ميفهمد و در مييابد.
اصطلاح «كظم غيظ» يعني خودداري از اظهار خشم و نگه داشتن آن در دل است. انسان در روابط اجتماعي با ديگران، بعضاً با عملكرد غلط آنها و خطاهايي دور از انتظار مواجه ميشود و اين باعث عصباني شدن فرد ميگردد. در چنين حالتي، وظيفۀ اخلاقي و ديني انسان اين است كه خشم را آشكار نكند و به آن ترتيب اثر ندهد.
عصباني شدن انسان يا براي دفع اذيت و ضرر است يا براي انتقام، اگر اين خشم نسبت به كسي باشد كه ضعيفتر است، در اين حالت خون منبسط شده و رنگ شخص عصباني، سرخ ميشود ولي اگر اين عصبانيت نسبت به كسي باشد كه قويتر از اوست و خود را از انتقام گرفتن ناتوان بداند، خون منقبض ميشود و شخص اندوهگين ميگردد. و رنگ رخسار زرد ميشود.
انسان در حالت غضب تجليگاه جهنم است و اگر خود را كنترل نكرد شرارۀ اين آتش به بيرون سرايت ميكند و در قيامت با همين آتش خواهد سوخت صداي تنفس و نالۀ انسان غضب كرده، صداي غيظ آلود جهنم است.[ فرقان / 12] و در حال عصبانيت شيطان به انسان بسيار نزديك است بنابراين شخص عصباني نبايد تصميم بگيرد و عملي را انجام دهد.
غضب از بيماري دل و نقصان عقل است و باعث ضعف نفس و نقص آن ميشود (البته منظور غضبي است كه مورد تأئيد عقل و شرع نباشد كه شرح آن در همين مقاله خواهد آمد)، ديوانه زودتر از عاقل و مريض زودتر از سالم عصباني ميشود اما نفس نيرومند و با فضيلت همچون كوهي است كه طوفانها تكانش نميدهد. كمتر صفتي از صفات رذيله به اندازۀ غضب ويراني به بار ميآورد و اگر فهرستي از آثار سوء غضب نوشته شود معلوم ميگردد كه اين آثار از بسياري از اخلاق رذيله بيشتر است.
[سه شنبه 1395-02-14] [ 10:03:00 ق.ظ ]