باسمه تعالی
پرسش: چگونه هر انسانی در گرو عمل خویش است؟
در سوره مدثر آمده است «کل نفس بما کسبت رهینه الا اصحاب الیمین»(مدثر/۳۸-۳۷)
پرسش این است که چرا اصحاب الیمین از قاعده عمومی «کل نفس بما کسبت رهینه» استثنا شده اند؟ چرا آنها در گرو اعمال خویش نیستند؟
علاوه بر این اگر در گرو اعمال خویش نیستند پس در گرو چه چیزی هستند؟
پاسخ
پاسخ علامه طباطبایی در در ذیل این آیه در المیزان این است که از آیات قرآن استفاده می‌شود که ایمان و عمل صالح، حق الهی بر عهده بندگان است، به تعبیر دیگر گویا ایمان و عمل صالح، دین و مطالبه ای است که خداوند بر گردن بندگان دارد.
خداوند برای اینکه بشر را وادار به ادای این دین ( ایمان و عمل صالح) بکند نفسشان را گرو گرفته است. چیزی را که به گرو می‌گیرند آن را محبوس و مضبوط در جایی قرار می‌دهند تا دین پرداخت شود لذا بعد از پرداخت دین می‌گویند فک رهن کرده است یعنی مال رهن را آزاد کرده است.
بر این اساس مضمون این دو آیه این است که همه انسان‌ها نفسشان گرو گرفته و محبوس و گرفتار است و در این محبوسیت ماندگارند و تجسم این محبوسیت در قیامت عذاب جحیم است، جز اصحاب الیمین که با تعهد به ایمان و عمل صالح فک رهن کرده‌اند و نفس خود را از محبوسیت آزاد کرده اند.
به نظر می‌رسد که این تفسیر قابل تامل و نقد باشد زیرا مدلول آیه این است که هر نفسی در گرو کاری است که انجام داده است. به تعبیر دیگر هر انسانی گروگان گرفته اعمال خویش است مگر اصحاب یمین، بنابراین، این گروگرفتگی جان انسان به خاطر اعمال اوست در حالی که طبق تفسیر مرحوم علامه طباطبایی در گرو بودن جان انسان به خاطر اعمال او و یا در برابر اعمال او نیست بلکه به خاطر دین و تعهدی است که در پیشگاه خداوند دارد و آن تعهد به ایمان و عمل صالح است. طبق تفسیر مرحوم علامه، جان همه انسان‌ها قبل از اینکه اعمالی انجام بدهند گرو گرفته شده است.
باید گفت که لازمه گرو بودن یک مال محبوسیت آن مال است زیرا مادامی که مالی به گرو گرفته می‌شود صاحب مال تا موقعی که آن مال در گرو است حق تصرف در آن مال را ندارد.
طبق این بیان ظاهرا آیه در صدد بیان این نکته است که جان همه انسان‌ها به خاطر کارهایی که انجام می‌دهند در زندان و محبوس است به تعبیر دیگر همه انسان‌ها گرفتار و زندانی اعمال خویشند مگر اصحاب الیمین که به دلیل اینکه اعمال آنها اعمال نیکو و صالح است باعث گرفتاری و محبوسیت جان آنها نمی‌شود. بنابراین در این آیه لازمه معنای گرو بودن اراده شده است و آن محبوس بودن است.
شاهد بر این گفتار جمله معروف پیامبر اکرم در خطبه شعبانیه است که فرمود: «إنّ أنفسكم مرهونةٌ بأعمالكم فَفُكُّوها باستغفاركم» یعنی جانتان محبوس و در قید و زندانی اعمال شماست پس با استغفارتان جانتان را از محبوس بودن آزاد کنید. گویا همه انسانها گرفتار و مبتلای به گناه و آلوده به آنند جز اصحاب الیمین، مضمون این آیه شبیه مضمون سوره والعصر است که می‌فرماید همه انسان‌ها در خسرانند مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند.
شاهدی دیگر بر این معنا روایتی است از امام علی علیه السلام که در جواب سخن کسی که به او گفته بود من از نماز شب محروم هستم فرمود به خاطر این است که گناهانت تو را گرفتار و در قید قرار داده است.
( الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لِرَجُلٍ قالَ لَهُ : إنّي حُرِمتُ الصَّلاةَ بالليلِ ـ : أنتَ رَجُلٌ قد قَيَّدَتكَ ذُنوبُكَ( علل الشرایع جلد ۲ ص ۳۶۲ )
در دعای کمیل نیز آمده است: «قعدتنی اعمالی و حبسنی عن نفعی بعد أملی»
البته در آیه ۲۱ سوره طور آمده است: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ» در ذیل این آیه آمده است که همه انسان‌ها در گرو عمل خویشند. در این آیه اصحاب الیمین استثنا نشده اند.
ظاهراً در این آیه از گرو بودن، لازمه آن یعنی محبوس بودن و گرفتار بودن، اراده نشده است بنابراین معنای آیه این است که هر انسانی چه خوب و چه بد، متعهد به اعمال خویش است یا به تعبیر دیگر هر انسانی را به خاطر اعمالی که انجام داده است به گرو می‌گیرند تا در پیشگاه خداوند به حساب او رسیدگی کنند و پاسخگوی اعمال خویش باشد.

موضوعات: مهدوی  لینک ثابت



[شنبه 1403-03-12] [ 09:20:00 ق.ظ ]