نیلوفر
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


مرداد 1394
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            








جستجو





  میلاد کوثر امام هفتم حضرت معصومه (س)   ...

زندگی نامه حضرت معصومه(س) از آغاز تا شهادت
پدر بزرگوار حضرت معصومه(ع) امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر(ع) است که او را ابوالحسن اول نیز می گویند، و از القاب مشهور آن حضرت کاظم، باب الحوائج و صالح می باشد.
آن بزرگوار روز یک شنبه هفتم ماه صفر سال ۱۲۸ هجری در روستای ابواء که بین مکه و مدینه واقع شده، دیده به جهان گشود.
آن حضرت بیش از سایر امامان(ع) فرزند داشت که بعضی سی، و برخی شصت فرزند برای او نام برده اند.
عالم بزرگ شیخ مفید"ره"(وفات یافته سال ۴۱۳ هـ .ق) می نویسد: آن بزرگوار سی و هفت فرزند از همسران متعدد داشت که نام های آنها به این ترتیب بود:
۱ـ پسران: 1ـ حضرت علی بن موسی الرضا ۲ـ ابراهیم ۳ـ عباس ۴ـ قاسم ۵ـ اسماعیل ۶ـ جعفر ۷ـ هارون ۸ـ حسن ۹ـ احمد ۱۰ـ ‌محمد ۱۱ـ حمزه ۱۲ـ عبدالله ۱۳ـ اسحق ۱۴ـ عبیدالله ۱۵ـ زید ۱۶ـ حسن ۱۷ـ فضل ۱۸ـ حسین ۱۹ـ سلیمان.
۲ـ دختران:1ـ فاطمه کبری ۲ـ فاطمه صغری(۱۵۸)۳ـ رقیه ۴ـ حکیمه ۵ـ ام ابیها ۶ـ رقیه صغری ۷ـ ام جعفر ۸ـ لبابه ۹ـ زینب ۱۰ـ خدیجه ۱۱ـ علیه ۱۲ـ آمنه ۱۳ـ حسنه ۱۴ـ برْیهه ۱۵ـ عایشه ۱۶ـ ام سلطمه ۱۷ـ میمونه ۱۸ـ‌ام کلثوم
آن بزرگوار در سال ۱۴۸ هجری قمری زمان خلافت منصور به امامت رسید و در زمان خلافت مهدی عباسی و هادی عباسی نیز امام بود، وقتی که هارون الرشدی به خلافت رسید پس از پانزده سال، در زندان بغداد شهید شد.مشهور بین تاریخ نویسان آن است که آن بزرگوار در روز ۲۵ رجب سال ۱۸۳ هجری از دنیا رفت.
هارون الرشید آن بزرگوار را در سال ۱۷۹ هجری قمری در مدینه دستگیر کرده و به طرف عراق آورد و از آن وقت تا آخر عمر در زندان به سر می برد.
مادر حضرت معصومه(ع)
آن طور که از شواهد و قرائن و بعضی از روایات استفاده می شود، مادر حضرت معصومه(ع) همان مادر امام رضا(ع) است برای مادر حضرت رضا(ع) نام های متعددی ذکر کرده اند، مانند: خیزران، ام البنین، نجمه و… روایت شده پس از آنکه حضرت رضا(ع) از او متولد شد، به او"طاهره” گفتند.
روز ولادت حضرت فاطمه معصومه(ع)
مطابق پاره ای از مدارک، حضرت معصومه(ع) در روز اول ماه ذیقعده سال ۱۷۳ هجری قمری، در مدینه چشم به جهان گشود.محدث گرانقدر مرحوم آیت الله شیخ علی نمازی(وفات یافته در دوم ذیحجه سال ۱۴۰۵ هـ . ق که مرقدش در یکی از حجره های صحن رضوی در کنار بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) قرار دارد) در کتاب پربار مستدرک سفینه البحار(که ده جلد است) در جلد هشتم چنین می نویسد:
“فاطِمَهُ الْمَعْصومَهُ الْمَوْلُودَهُ فِی غُرَهِ ذِی الْقَعْدَهِ سَنَهَ ۱۷۳؛فاطمه معصومه(ع) در آغاز ماه ذیقعده سال ۱۷۳، دیده به جهان گشود.
مرحوم فیض در کتاب انجم فروزان و گنجینه آثار قم از کتاب لواقح الانوار فی طبقات الاخیار(تألیف عبدالوهاب شعرانی شافعی وفات یافته در سال ۹۳۷ هـ .ق) و کتاب نزهه الابرار فی نسب اولاد الائمه الاطهار(تألیف سید موسی برزنجی شافعی مدنی) چنین نقل می کند:
“وِلادَهُ فاطِمَهُ بِنْتُ مُوسَی بنِ جَعْفَرٍ، فِی مَدِینَهِ الْمُنَوَرَهِ غُرَه ذِی الْقَعْدَهِ الْحرامِ، سَنَه ثَلاثَ وَ ثَمانینَ وَمأَهَ بَعْدَ الهِجْرَهِ النَبَویَهِ، وَتُوُفِیَتْ فِی الْعاشِرِ مِنْ رَبیعِ الثانِی فِی سَنَهِ اِحْدی وَمَأَتَینِ فی بَلْدَهِ قُمْ؛حضرت فاطمه(معصومه) دختر امام کاظم(ع) در مدینه منوره، در آغاز ماه ذیقعده سال ۱۸۳ هـ . ق دیده به جهان گشود، و در دهم ماه ربیع الثانی سال ۲۰۱ در قم وفات یافت.
بررسی و شرح کوتاه:
در بعضی از مدارک فوق، سال ۱۸۳ ذکر شده، که صحیح چنان که در مستدرک سفینه آمده ۱۷۳ است، زیرا با توجه به این که امام کاظم(ع) در ۲۵ رجب سال ۱۸۳ هـ .ق در زندان هارون در بغداد به شهادت رسید، و کمترین مدت زندانش، چهار سال بود، در این مدت از خانواده اش که در مدینه ساکن بودند، دور بود، بنابراین ممکن نیست ولادت حضرت معصومه(ع) در سال ۱۸۳ رخ داده باشد، و ظاهراً در این شماره اشتباه شده و به جای ۱۷۳،۱۸۳ نوشته شده است.از این رو محقق کاوشگر، مرحوم عمادزاده اصفهانی، بدون ابهام می نویسد:” حضرت معصومه(ع) در مدینه در ماه ذیقعده سال ۱۷۳ متولد شد، و در ربیع الثانی سال ۲۰۱(در قم) دیده از جهان فرو بست.
بنابراین باید پرونده این مطلب را در همین جا بست، و از باب تسامح در ادله سنن، تاریخ ولادت حضرت معصومه(ع) را همان آغاز ذیقعده سال ۱۷۳ هـ .ق اعلام کرد، چنان که اخیراً آستانه مقدسه قم همین اعلام را نموده است، به امید آنکه با توجه به ولادت با سعادت حضرت رضا(ع) که در روز ۱۱ ذیقعده سال ۱۴۸ در مدینه رخ داد، این ده روز بین روز ولادت حضرت معصومه(ع) و روز ولادت امام رضا(ع) را به عنوان دهه نور یاد نموده و از آن دو بزرگوار یاد کرد، و خاطره سازنده و پربار زندگی درخشان آنها را تجدید نمود.
شادی و سرور ولادت
آغاز ماه ذیقعده برای حضرت رضا(ع) و دودمان نبوت، پیام آور شادی مخصوص و پایانه یک انتظار عمیق و استثنایی است، زیرا حضرت نجمه(ع) فرزندی بر حضرت رضا(ع) نداشت، و مدت ها پس از حضرت رضا(ع) صاحب فرزندی نشد]زیرا حضرت رضا(ع) در سال ۱۴۸ هـ .ق متولد شد، ولی حضرت معصومه(ع) در سال ۱۷۳، یعنی با ۲۵ سال فاصله . با توجه به اینکه امام صادق(ع) به ولادت چنین بانویی، بشارت داده بود، بنابراین پس از آنکه حضرت معصومه(ع) دیده به جهان گشود، آن روز برای حضرت نجمه(ع) و حضرت رضا(ع) روز شادی و سرور وصف ناپذیر و روز مهم از ایام اله بود، چرا که دختری از آسمان ولایت و امامت، طلوع کرده بود،‌که قلب ها را جلا و صفا می داد و چشم ها را روشن می کرد و کانون مقدس اهل بیت(ع) را گرم می نمود.
به راستی توصیف عظمت هلهله و غریو شادی از دودمان رسالت را به خاطر اینکه امام رضا(ع) دارای خواهر شده که سال ها قبل در خبرهای غیبی به وجود او مژده داده شده بود نمی توان ترسیم کرد، چرا که فروغی از کوثر، و گلی تابناک از گلشن آل محمد، چشم به جهان گشوده بود، و جهان ملوک و معنی را صفای دیگری بخشیده بود.
تاریخ وفات حضرت معصومه(ع)
مدارک متعددی وجود دارد که حضرت معصومه(ع) در سال ۲۰۱ هـ .ق در قم، وفات نموده است(۱۶۵)، چنان که از کاشی کاری های اطراف حرم که از قرن ها پیش به جای مانده مرقوم شده است، ولی در مورد روز و ماه وفات آن حضرت، اختلاف است، که تا سه قول گفته شده است:
۱ـ طبق پاره ای از مدارک، دهم ربیع الثانی بوده است.
۲ـ مطابق بعضی از مدارک، دوازدهم ربیع الثانی بوده است.
۳ـ و بر اساس مدرک دیگر، هشتم شعبان بوده است.
هیچ یک از این سه قول، آن گونه که باید، مورد اطمینان نیست.
ولی همان گونه که بعضی از بزرگان گفته اند: انصاف این است که برای جمع بین دو قول اول و دوم، برای بزرگداشت مقام آن بزرگ بانوی دو عالم جهان، سه روز(۱۰ و ۱۱ و ۱۲ ماه ربیع الثانی) را به عنوان سوگواری معصومیه، مراسم سوگواری برقرار کرد، چنان که در سال های اخیر مسؤولین و دست اندر کاران آستانه‌ مقدسه حضرت معصومه(ع) همین کار را شروع نموده، و این سنت خوب به جریان افتاده است، و این سه روز به عنوان ایام معصومیه، جا افتاده است، به امید آنکه در این ایام در آستانه مقدسه قم، و در سایر مساجد و محافل، از آن بانوی باعظمت، تجلیل شایان گردد، و خاطره زندگی درخشان آن شفیعه روز جزا، تجدید شود.
از آنچه در بالا خاطر نشان شد نتیجه می گیریم که سن حضرت معصومه(ع) هنگام وفات، در حدود ۲۸ سال بوده است(از سال ۱۷۳ تا ۲۰۱ هـ .ق) پس اینکه در زبان عوام، آن حضرت به عنوان ۱۸ تا ۲۳ ساله، ‌معروف شده، مدرک و سند محکمی ندارد.
چرا حضرت معصومه(ع) ازدواج نکرده است؟
تقریباً قطعی است که حضرت معصومه(ع) ازدواج نکرد، در این صورت این سؤال پیش می آید که سنت ازدواج مستحب مؤکد اسلامی است، تا آنجا که رسول اکرم(ص) فرمود:"ما بُنِیَ فِی الْاِسْلامِ بَناءٌ اَحَبَ اِلَی اللهِ عَزَوَجَلَ، وَاَعَزَ مِنَ التَزویجِ؛در اسلام در پیشگاه خدا بنایی برپا نشده که محبوب تر و عزیزتر از بنای ازدواج باشد. نیز فرمود:"اَلنِکاحُ سُنَتِی، فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَتِی فَلَیْسَ مِنِی؛ازدواج سنت و برنامه‌ من است، پس کسی که از سنت من دوری کند از من نیست.
در عصر امام باقر(ع) بانویی به خاطر ریاضت و کسب فضیلت، ازدواج نمی کرد، امام باقر(ع) به او فرمود:"اگر در ترک ازدواج، فضیلتی به دست می آمد، حضرت فاطمه(ع) سزاوارتر از تو بود، که به خاطر کسب فضایل اخلاقی، ازدواج نکند، زیرا هیچ بانویی در کسب کمالات، از فاطمه(ع) پیشی نگرفته است.
پاسخ:در پاسخ به این سؤال دو مطلب گفته شده که هر کدام، یا یکی از آنها، دلیل شایسته ای است که موجب ترک ازدواج حضرت معصومه(ع) شده است:
۱ـ دختران امام کاظم(ع) به ویژه حضرت معصومه(ع) در سطحی از کمالات بودند که برای خود کفو و همسر مناسبی نیافتند، تا با او ازدواج کنند، امام کاظم(ع) به آنها سفارش کرده بود که با رأی و مشورت برادرشان حضرت رضا(ع) ازدواج کننداین سفارش و قرائن دیگر بیانگر این است، که باید برای آنها همسر مناسبی باشد. با توجه به اینکه در مورد حضرت زهرا(ع)، نمی آفرید، در سراسر زمین از حضرت آدم گرفته تا هر انسانی بعد از او، همسر و همتای مناسبی برای فاطمه(ع) پیدا نمی شد.
۲ـ ترس و وحشت حکومت پر از خفقان و اختناق هارون، به گونه ای بود که کسی جرأت نمی کرد با دختران امام کاظم(ع) ازدواج نماید و داماد آن حضرت شود، زیرا دامادی آن حضرت، از نظر دستگاه طاغوتی هارون، موجب خطر شدید برای آن داماد می شد، به این ترتیب، حضرت معصومه(ع) و بعضی از خواهرانش، از ازدواج صرف نظر کردند.در ضمن نباید این مطلب را از نظر دور داشت که امام کاظم(ع) در زندان به سر می برد، و اطلاع امام رضا(ع) از آینده(در مورد شهادت پدر، و هجرت اجباری او به خراسان) شاید دلیل دیگری برای ترک ازدواج حضرت معصومه(ع) باشد.و این نیز از مصائب و رنج های روزگار نسبت به خاندان نبوت است، که ستمگران کینه توز، با ایجاد شرایط نامساعد، آن ها را از مواهب زندگی، محروم ساختند.
هجرت عظیم حضرت معصومه(ع) از حجاز به ایران
مأمون عباسی در سال ۲۰۰ هجری قمری، با نامه ها و پیام های بسیار، حضرت رضا(ع) را به خراسان دعوت کرد، آن بزرگوار، ناگریز از روی اکراه، این دعوت را پذیرفت و با کاروانی که مأمون فرستاده بود، به سوی خراسان آمد.یک سال بعد(سال ۲۰۱) حضرت معصومه(ع) به شوق دیدار برادرش حضرت رضا(ع) عازم خراسان گردید و با همراهان حرکت کردند، ولی حقیقت این است که این حرکت، هجرت معنی دار و عظیم حضرت معصومه(ع) برای حمایت از ولایت امام علی موسی الرضا(ع) و تقویت مسأله رهبری بود، که در ظاهر به صورت سفر برای دیدار برادر عنوان می شد آن حضرت در این هجرت به ساوه رسیدند. در مورد آن حضرت معصومه(ع) از ساوه به قم، مطالب مختلفی گفته شده است.
ولی در این باره بهترین و اصیل ترین مدارک، تاریخ قدیم قم است که در قرن چهارم نگاشته شده و مرحوم علامه مجلسی و محدث قمی و بزرگان از علما به آن اعتماد می کنند، آنچه که"حسن بن محمد نویسنده تاریخ قدیم قم” به گفته علامه مجلسی در بحارالانوار، و محدث قمی در سفینه البحاردر این باره نظر می دهد، چنین است:حضرت رضا(ع) به دعوت مأمون در سال ۲۰۰ هجری از مدینه به خراسان آمد، حضرت معصومه(ع) در سال ۲۰۱ برای دیدار برادر، از مدینه رهسپار خراسان شد(ناگفته پیداست که در این سفر دور، گروهی از برادران و خدمتکاران به همراه حضرت معصومه(ع) بوده اند) وقتی که به ساوه رسیدند، حضرت معصومه(ع) بیمار شد، پرسید از این مکان تا قم چقدر راه است؟ عرض کردند: ده فرسخ، به خدمتکار دستور داده که به جانب قم رهسپار گردند،‌به این ترتیب به قم آمد و به منزل موسی بن خزرج بن سعد اشعری که از اصحاب امام رضا(ع) بود، وارد شد.
امام روایت صحیح تر این است که: چون خبر ورود آن بانوی با عظمت حضرت فاطمه معصومه(ع) به آل سعد رسید، همگی به اتفاق به استقبال او رفتند تا او را به قم دعوت کنند، در میان آنها موسی بن خزرج به کاروان حضرت معصومه(ع) رسید، زمام شتر آن حضرت را گرفته و به طرف قم آمد و در منزل خود با کمال افتخار از آن بانو پذیریی کرد، ولی پس از ۱۶ یا ۱۷ روز آن بانوی ارجمند، رخت از جهان بربست و پسران سعد را در سوگ خود نشانید.آری خاطر حضرت معصومه(ع) خیلی آزرده بود، آرزوی دیدار پدر و برادر در دلش ماند، و با دنیایی از ‎غم و اندوه با این جهان وداع گفت.
در این چند روزی که حضرت معصومه(ع) در قم بود از فراق برادر می گریست ومحزون و غمگین بود، در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی داشت که هنوز باقی است و هم اکنون آن مکان شریف با بنایی مجلل و جالب مشخص است، دارای حجره هایی است که در آن طلاب علوم دینی هستند، و در جنب آن، مسجد با شکوهی ساخته اند.
ماجرای ورود حضرت معصومه(ع) به قم در روایات دیگر
امام کاظم(ع) وقتی که زندانی شد، به فرزندش امام رضا(ع) وصیت کرد تا سرپرستی دخترانش(که خواهران حضرت رضا(ع) باشند) را عهده دار گردد، و به آنها سفارش کرد، که در همه امور از برادرشان حضرت رضا(ع) اطاعت کنند. حضرت معصومه(ع) هنگام شهادت پدر(که در سال ۱۸۳ هـ . ق رخ داد) ده سال داشت و بخش مهمی از دوران کودکیش را با روزگار تلخ فراق پدر(که در زندان به سر می برد) گذراند.
حضرت معصومه(ع) در پناه برادرش زندگی می کرد، زیرا پدرش در زندان بود، هنگامی که یگانه برادر و پناهگاهش از روی اکراه به خراسان رفت، یک سال در مدینه بودن برادر بزگی کرد، ولی کاسه صبرش لبریز شد، تصمیم گرفت به خاطر دیدار برادر، سفر دور و دراز بین مدینه و خراسان را بپیماید، سرانجام همراه کاروانی از بستگانش، مدینه را به قصد خراسان ترک رکد، و با یک جهان اشتیاق و امید، بلکه پس از یک سال دوری برادر و سرپرستش، به فیض زیارت او نایل گردد، ولی در ساوه بیمار گردید….
بعضی علت بیماری آن حضرت را چنین نوشته اند: مردم ساوه در آن عصر از دشمنان سرسخت خاندان نبوت بودند، از این رو وقتی که موکب حضرت معصومه و همراهانش به ساوه رسید، به آن حمله کردند و جنگ سختی درگرفت، برادران و برادرزادگان حضرت معصومه دراین جنگ به شهادت رسیدند، حضرت معصومه همچون عمه اش زینب(ع) وقتی که بدن های پاره پاره آنها را که ۲۳ تن بودند دید، به شدت غمگین گشته و بر اثر آن بیمار شد و سپس روانه قم گردید، و در قم بیماری او ادامه یافت و پس از ۱۶ یا ۱۷ روز رحلت کرد.
و در روایت دیگر آمده: هارون بن موسی بن جعفر(ع) همراه ۲۳ نفر از بستگانش که یکی از آنها خواهرش حضرت معصومه(ع) بود، در یک کاروانی وارد ساوه شدند، دشمنان اهلبیت(ع) به هارون که در حال غذا خوردن بود، حمله کردند و او را به شهادت رساندند و افراد دیگر کاروان را مجروح و پراکنده ساختند. نقل شده: در غذای حضرت معصومه(ع) زهر ریختند و آن بانوی گرامی، مسموم گشته و بستری شد، و طولی نکشید که در قم به شهادت رسید.مطابق نقل بعضی، مسموم نمودن آن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد.
داغ پر سوز فراق
نظر به اینکه این ماجرا در سال ۲۰۱ هجری قمری، حدود دو سال قبل از شهادت حضرت رضا(ع) رخ داده است(زیرا امام رضا(ع) در سال ۲۰۳ شهید شد) این نیز از مصائب دیگر حضرت رضا(ع) است، مصیبتی جان سوز، که خواهر مهربانش در نیمه راه وصال، مظلومانه و غریبانه به شهادت رسید، و دیدار و ملاقات، به فراق و جدایی، تبدیل گردید و داغ جان سوز شهادت حضرت معصومه(ع) قلب مبارک حضرت رضا(ع) را جریحه دار کرده و حضرت معصومه(ع) نیز بادلی پر از سوز فراق و امید دیدار برادر، و با چشمی گریان از دوری برادر شهید شده است، شاعر معاصر آقای"حسان” در این راستا گوید:
از مدینه به قصد خطه طوس رهروی خسته پاست معصومه
تا زیارت کند برادر خویش فکر و ذکر دعاست معصومه
روز و شب عاشقی بیابان گرد خواهری با وفاست معصومه
قطعاً حضرت رضا(ع) نیز هنگام شهادت، همان گونه که از یگانه فرزندش حضرت جواد(ع) یاد کرده، از خواهر مهربانش، حضرت معصومه(ع) نیز یاد کرد.
ماجرای دفن جنازه حضرت معصومه(ع)
زمینی که آستانه حضرت معصومه(ع) در آن واقع است، با بلان نام داشته، و این زمین پیش از آنکه مرقد مطهر آن حضرت شود، بنایی نداشته است، فقط ملکی از ملک های موسی بن خزرج بوده است، این زمین را موسی بن خزرج که هم مهمان دار حضرت معصومه(ع) بود و هم در عصر خویش رئیس و محترم بود، برای دفن آن حضرت معین کرد.آل سعد در این سرزمین سردابی حفر کردند تا آن را مقبره حضرت معصومه(ع) قرار دهند، پس از آنکه جنازه مطهر آن بی بی بزرگوار را غسل داده و کفن نمودند،‌آن را به آن سرزمین آوردند، در این وقت میان آل سعد گفتگو شد که چه کسی داخل قبر شده، و جنازه را در سرداب به خاک بسپارد، سرانجام اتفاق کردند که شخصی به نام قادر که پیرمرد پرهیزکار و صالح و سید بود داخل قبر شود آن گوهر پاک را دفن کند.
چون به سراغ آن مرد رفتند، ناگاه از جانب صحرا دو سوار نقاب دار پیدا شدند، همین که به نزدیک رسیدند، از مرکب خود پیاده شدند و بر جنازه حضرت معصومه(ع) نماز گزاردند، سپس داخل سرداب شده و جنازه را دفن کردند، آن گاه بیرون آمده و رفتند، و کسی نفهمید که آنها چه کسی بودند.آنگاه موسی بن خزرج سقف و سایبانی از بوریا بر سر قبر برافراخت تاهنگامی که حضرت زینب دختر امام نهم(ع) وارد قم گردید و قبه ای بر آن مرقد مطهر بنا کرد.
بعد از مدتی ام محمد دختر موسی پسر امام جواد(ع) وفات کرد، جنازه او را در کنار مرقد حضرت معصومه(ع) به خاک سپردند. مدتی بعد، میمونه خواهر ام محمد وفات کرد، او را نیز در کنار مرقد حضرت معصومه(ع) به خاک سپردند و قبه ای جداگانه بر روی قبر آن دو بانو، بنا نمودند سپس بْریهیه دختر موسی بن امام جواد(ع) وفات نمود، او را نیز در آنجا به خاک سپردند.
مرحوم محدث قمی، غیر از بانوان فوق، از بانوان دیگر نیز نام برده که در کنار مرقد مطهر حضرت معصومه(ع) مدفون هستند، مانند: زینب دختر امام جواد(ع)، ام اسحاق کنیز محمد بن موسی مبرقع(ع)، و ام حبیب کنیز محمد بن احمد بن موسی مبرقع(ع).
بنابراین در مجموع شش تن از امامزادگان، و منسوبین به امامان(ع) در کنار مرقد مطهر حضرت معصومه دفن شده اند. از این رو شایسته است آنان که مرقد شریف حضرت معصومه(ع) را زیارت می کنند، از آنها نیز یاد کنند، گرچه با این جمله کوتاه باشد:"اَلسَلامُ عَلَیْکُنَ یا بَناتِ رَسُولِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَیْکُنَ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ؛سلام بر شما ای دختران رسول خدا، سلام و رحمت و برکات خدا به شما باد.”
پیکرهای تر و تازه، پس از هزار و چند سال
از گفتنی های عجیب و معجزه آسا که در عصر ناصرالدین شاه(متوفای ۱۳۱۳ هـ .ق) رخ داده اینکه: مرحوم آیت الله حاج آقا حسینی مجتهد[کوچه حرمی جد پدری حرم پناهی ها و جد مادری اشراقی ها که قبرش به صورت مرتفع در صحن نو، مقابل قبر مرحوم آیت الله شیخ فیض الله نوری است] نقل کرد: هنگام فرش کردن حضرت مطهر حضرت معصومه(ع) با سنگ های مرمر، در قسمت پایین پای حضرت، روزنه ای به سرداب باز شد، ضروری به نظر رسید که افرادی انتخاب شوند و داخل سرداب بروند و وضع آنجا را بررسی کنند که اگر نیاز به تعمیر داشت، تعمیر نمایند.
دو نفر بانوی صالحه انتخاب شدند، چراغی برداشته داخل سرداب شدند، دیدند قبر مطهر حضرت معصومه(ع) در آن سرداب نیست، بلکه آن سرداب در پایین قبر مطهر آن حضرت است، در آن جا سه پیکر مطهر تر و تازه را دیدند که گویی همان روز، روح از بدنشان جدا شده بود یک تن بانو، و دو تن کنیز و سیاه چهره بودند.
از بررسی کتب فهمیده می شود که آن بانوی ارجمند میمونه دختر موسی مبرقع بن امام جواد(ع) بوده، و آن دو کنیز، ام اسحاق و ام حبیب، بوده اند. آری پس از گذشت یازده قرن از وفاتشان، بدن مبارکشان، هیچ تغییر نکرده بود، و مصداق این سخن پیامبر(ص) شدند که فرمود:"اِنَ اللهَ حَرَمَ لُحُومَنا عَلَی الْاَرْضِ فَلایَطْعُمُ مِنْها شَیْئاً؛خداوند گوشت های ما را بر زمین حرام کرده، هرگز زمین چیزی از گوشت ما را نمی خورد.”
نگاهی به فضایل حضرت معصومه(ع) ازآنجا که شناخت، پایه دین است، و اظهار عقیده و انجام کارهای نیک از روی شناخت، به عقیده و اعمال، ارزش چندان برابر می دهد، و از آنجا که امیرمؤمنان علی(ع) به کمیل فرمود:"ما مِنْ حَرَکَهٍ اِلا وَ اَنْتَ مُحْتاجٌ فِیها اِلی مَعْرِفَهٍ؛هیچ حرکتی نیست مگر اینکه تو به شناخت خیر و شر آن نیازمند هستی.”
و حضرت رضا(ع) در مورد پاداش زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه(ع) فرمود:"مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِها فَلَهُ الْجَنَهُ؛کسی که او را در حالی که حقش را شناخته، زیارت کند، برای او بهشت است.”
و در فرازی از زیارتنامه حضرت معصومه(ع) که از حضرت رضا(ع) نقل شده می خوانیم:
“وَ اَنْ لایَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ اِنَهُ وَلِیُ قَدِیرٌ؛از خدا می خواهیم که معرفت به شأن شما را از ما سلب نکند، او سرپرست توانا است.”
نتیجه می گیریم که قبل از هر چیز باید امامان(ع) و شخصیت های بزرگی چون حضرت معصومه(ع) را شناخت، و درک پاداش و درجات ارزش، بستگی به شناخت آنها دارد، از این رو در اینجا نظر شما را به ده نمونه از فضایل حضرت فاطمه معصومه(ع) که موجب شناخت بیشتر است، جلب می کنیم:
۱ـ دختر روح و جسم پیامبر(ص) :در زیارتنامه ای که در شأن حضرت معصومه(ع) از حضرت رضا(ع) نقل شده، حضرت معصومه(ع) به عنوان:
دختر رسول خدا(ص)، دختر فاطمه و خدیجه(ع)، دختر امیرمؤمنان علی(ع)، دختر حسن و حسین(ع)، دختر ولی خدا(امام کاظم(ع))، خواهر ولی خدا(امام رضا(ع))، و عمه ولی خدا(امام جواد(ع)) خوانده شده است.
این تعبیرات، تنها بیانگر شرافت خانوادگی نیست، بلکه علاوه بر آن، بیانگر آن است که حضرت معصومه(ع) از نظر معنوی و مقامات عالی ملکوتی، به راستی فرزند روح و جسم پیامبر(ص) وحضرت زهرا و خدیجه کبری(ع) و امام معصوم(ع) است.
۲ـ مقام عصمت و طهارت حضرت معصومه(ع): روایت شده: حضرت رضا(ع) فرمود:"مَنْ زارَ الْمَعْصُومَهَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی؛ کسی که معصومه(ع) را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است.”
گرچه شواهد و قراین در مورد مقام عصمت حضرت معصومه(ع) بسیار است، ولی سخن فوق از امام معصوم حضرت رضا(ع) صراحت دارد که حضرت معصومه(ع) دارای مقام عصمت بوده است، ضمناً این سخن بیانگر آن است که: این لقب را حضرت رضا(ع) به حضرت معصومه(ع) داده است، وگرنه نام حضرت معصومه(ع) فاطمه کبری است از سوی دیگر، به فرموده حضرت رضا(ع) پاداش زیارت حضرت معصومه(ع) همانند پاداش زیارت حضرت رضا(ع) است.
یکی از قراینی که بیانگر مقام عصمت حضرت معصومه(ع) است، این که(چنان که خاطر نشان شد) دو نفر نقاب دار از عالم غیب آمدند و جنازه آن حضرت را به خاک سپردند.با توجه به این که: ما معتقدیم، معصوم را باید معصوم دفن کند، به احتمال قوی، آن دو نفر، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) بوده اند.
پاسخ به یک سؤال: در اینجا این سؤال مطرح می شود که مگر غیر از پیامبران و چهارده معصوم، معصوم دیگری نیز داریم؟
پاسخ: مقام عصمت که عالی ترین مقام معنوی و پاکی است، درجاتی دارد، در وهله اول به دو گونه است: ۱ـ معصوم از خطا ۲ـ معصوم از گناه، حضرت معصومه(ع) همانند حضرت زینب(ع) در یکی از درجات عصمتند، گرچه در درجات چهارده معصوم(ع) نباشند، زیرا چهارده معصوم(ع) علاوه بر عصمت از گناه عصمت از خطا نیز دارند.
به هر حال وجود ذیجود حضرت معصومه(ع) که بانویی بسیار ارجمند، و گلی باشکوه از گلستان نبوت و امامت است، همچون روحی در پیکر سرزمین قم است، او با نورانیت معنوی خود، سرزمین قم را رونقی دیگر بخشیده است، و قدم مبارکش در قم، هزاران چندان بر عظمت قم افزوده است. او سلاله پاک از خزائن امامت و ولایت، وگوهری گرانقدر و تابناک از صدف ملک امکان است که روز به روز و ساعت به ساعت بر شکوه و شرافت قم، می افزاید، آری حضرت رضا(ع) به ما یاد داده که در زیارت او چنین بخوانیم:"یا فاطِمَهُ اِشْفَعی لِی فِی الْجَنَهِ، فَاِنَ لَکِ عِنْدَاللهِ شأناً مِنَ الشَأنِ ، ای فاطمه معصومه! در مورد رفتن به بهشت، مرا شفاعت کن، چرا که در پیشگاه خداوند، دارای مقام و منزلتی بس ارجمند هستی.
۳ـ پیشگویی امام صادق(ع) از حضرت معصومه(ع) قبل از ولادتش” از اموری که به روشنی بیانگر عظمت مخصوص مقام حضرت معصومه(ع) است، این که امام صادق(ع) قبل از ولادت او، حتی قبل از ولادت پدر او، از او یاد کرده است، این موضوع بیانگر آن است که این بانوی خاندان نبوت، از امتیازات و ویژگی های عمیق و ارجمندی برخوردار بوده است، و در سطح بالایی از شخصیت و ارزش های انسانی و ملکوتی قرار داشته است، به عنوان مثال:
۱ـ یکی از شیعیان به محضر امام صادق(ع) آمد، دید آن حضرت در کنار گهواره کودکی، با آ‌ن کودک گفتگو می کند، تعجب کرد و گفت: آیا با کودک نوزاد سخن می گویی؟
امام صادق(ع) فرمود: اگر تو هم مایل هستی نزد این کودک بیا و با او گفتگو کن.
او می گوید: کنار گهواره آن کودک نوزاد رفتم، سلام کودکم، جواب سلام مرا داد، به من فرمود: نامی که برای دختر تازه متولد شده ات برگزیده ای عوض کن، زیرا خداوند آن نام را دشمن دارد.(با توجه به این که او چند روز قبل از او دارای دختر شده بود نامش حْمیرا گذاشته بود.)
آن شخص می گوید: سخن گفتن نوزاد، و اطلاع او از اخبار پنهان، و نهی ا زمنکر او، مرا بیشتر به تعجب واداشت، بهت زده شدم، امام صادق(ع) به من فرمود: تعجب نکن، این کودک فرزندم موسی است خداوند از او دختری به من عنایت کند که نامش فاطمه است، او در سرزمین قم به خاک سپرده می شود، و هر کس(مرقد) او را در قم زیارت کند، بهشت بر او واجب است.
۲ـ نیز امام صادق(ع) قبل از ولادت حضرت معصومه(ع) در ضمن گفتاری در شأن او فرمود:
“وَسَتُدفَنُ فِیها اِمْرَأَهٌ مِنْ اَوْلادِی تُسَمی فاطِمَهُ، فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَهُ؛و به زودی در قم بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دفن شود، پس هر کس او را زیارت کند، بهشت برای او واجب می گردد.”
در ذیل این روایت آمده؛ امام صادق(ع) این سخن را قبل از ولادت امام کاظم(ع) فرمود.
با توجه به اینکه امام کاظم(ع) در سال ۱۲۸ هـ . ق چشم به جهان گشوده است، و تولد حضرت معصومه(ع) در سال ۱۷۳ رخ داده، نتیجه می گیریم که امام صادق(ع) این سخن را ۴۵ سال قبل از تولد حضرت معصومه(ع) فرموده است.
این پیش گویی امام صادق(ع)، در سخن دیگری نیز آمده که فرمود:"در قم بانویی از فرزندانم رحلت می کند که به شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می گردند.
این پیش گویی ها دلالت ضمنی و در عین حال عمیق و آشکار بر عظمت جلال و مقام رفیع حضرت معصومه(ع) دارند، و در ضمن دعوت شیعیان به توجه بیشتر به مقام این بانو، و آرمان های مقدس او است.
این مطلب نیز به نوبه خود حاکی از فضایل مخصوص حضرت معصومه(ع) و مقام ارجمند و ممتاز او است.
۴ـ پدرش به فدایش: یکی از فضایل حضرت زهرا(ع) این است که پیامبر(ص) در موارد متعدد، در شأن او فرمود:"فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدایش باد.این تعبیر بیانگر اوج مقام ارجمند حضرت زهرا(ع) است که پیامبر اکرم(ص) در شأن او گفته است.
در مورد حضرت معصومه(ع) نیز نظیر این مطلب از پدرش امام کاظم(ع) روایت شده، در این راستا به ماجرای جالب زیر توجه کنید:
مرحوم آیت الله مستنبط(داماد اول آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی) از کتاب کشف اللثالی که نسخه خطی آن در کتابخانه شوشتری های نجف اشرف موجود است، و تألیف دانشمند محقق صالح بن عرندس دانشمند قرن نهم هجری می باشد، چنین نقل می کند:
عصر امام کاظم(ع) بود، روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ از سؤال های خود، به مدینه وارد شدند تا به محضر امام کاظم(ع) برسند، آن حضرت در مسافرت بود، نظر به اینکه آنها ناگزیر به مراجعت بودند، پرسش های خود را نوشتند و به افراد خانواده امام کاظم(ع) تحویل دادند تا در سفر بعد، به آن نائل شوند، مدتی بعد هنگام خداحافظی، دیدند حضرت معصومه(ع) پاسخ پرسش های آنها را نوشته و آماده کرده است، آنها شادمان شدند و آن پاسخ ها را دریافت کردند و به سوی وطن رهسپار شدند، در مسیر راه به امام کاظم(ع) برخورد نمودند، و ماجرا را به عرض آن حضرت رساندند، امام کاظم(ع) آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه کرد، پاسخ های حضرت معصومه(ع) را درست یافت، سه بار فرمود:"فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدایش باد.”
با اینکه حضرت معصومه(ع) در آن هنگام خردسال بود، این ماجرای جالب نیز، ما را به عظمت ویژه حضرت معصومه(ع) از نظر علم و معرفت آشنا می کند، ‌و در جای خود بی نظیر و استثنایی است.(۱۹۶)
۵ـ عالمه و محدثه و حجت امین امامان(ع): سیره حضرت معصومه(ع) در تاریخ گم شده است، علت آن، خفقان شدید آن عصر، و ترس از نگارش زندگی اهلبیت(ع) بوده است، در عین حال می توان بعضی از مطالب را از آنچه به جا مانده شرح داد.
از ویژگی های حضرت معصومه(ع) این بود که به علوم اسلام و آل محمد(ص) آگاهی داشت، و آن را برای دیگران و آیندگان، نقل می کرد، و از راویان و محدثان به شمار می آمد، چنان که روایت نقل بیانگر این مطلب است از این رو امام کاظم(ع) فرمود:"پدرش به فدایش باد"، در حدی که وجود شریفش حجت و امین پدرش امام کاظم(ع) بود، چنان که در فرازی از زیارتنامه غیر معروفه او آمده:
“اَلسَلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ بِنْتَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ و حُجَتِهِ وَاَمِینِهِ؛سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر(ع)، و حجت و امین موسی بن جعفر.”
بنابراین حضرت معصومه(ع) حجت و امانت دار پدرش امام کاظم(ع) بود،‌که در این صورت، حجت و امین خدا و حجت و نشانه اسلام و حافظ امانت الهی بود.
ـ حضرت معصومه(ع) ، از حضرت زهرا(ع) نقل می کند که فرمود: از رسول خدا(ص) شنیدم فرمود: هنگامی که به معراج رفتم، وارد بهشت شدم، در آنجا قصری از در سفید میان خالی دیدم، که درِ آن قصر، به د‎‎ُر و یاقوت آراسته شده بود، و بر آن در، پرده ای آویخته بود، سرم را به سوی آن بلند کردم، دیدم بر روی آن در چنین نوشته شده است:"لا اِلهَ اِلاَ اللهُ، مُحَمَداً رسُولُ اللهِ، عَلِیٌ وَلِیُ القَوْمِ؛ خدایی جز خدای یکتا نیست، محمد رسول خداست، علی رهبر قوم است.
و به آن پرده نگاه کردم دیدم در آن چنین نوشته شده است:"بَخٍ بَخٍ مَنْ مِثْلُ شِیعَهِ عَلِیٍ؟به به! چه کسی همانند شیعه علی(ع)(دارای مقامات عالی) است؟”
وارد آن قصر شدم، در میان آن، قصری از عقیق سرخ میان خالی دیدم، دارای دری از نقره، آراسته به زبرجد سبز بود، و بر آن در، پرده ای آویخته بود، سرم را بلند کردم، دیدم بر روی آن در چنین نوشته شده:
“مُحَمَدٌ رَسُولُ اللهِ، عَلِیٌ وَصِیُ الْمُصْطَفی؛محمد رسول خدا است، علی وصی مصطفی است.”
سپس در آن پرده دیدم چنین نوشته بود:"بِشِرْ شِیعهَ عَلِیٍ بِطیبِ الْمَوْلَد؛شیعه علی(ع) را مژده بده که پاکزاد است.”
در میان آن قصر رفتم، دیدم قصری دیگری از زمرد سبز میان خالی است که زیباتر از آن ندیده بودم، دارای دری از یاقوت سرخ، آراسته به دْر بود، پرده ای بر آن آویخته بود، سرم را بلند کردم و دیدم روی آن پرده چنین نوشته شده است:"شِیعَهُ عَلِیٍ هُمُ الْفائِزُونَ؛شیعیان علی(ع) کسانی هستند که رستگار می باشند.”
به جبرئیل گفتم: حبیبم جبرئیل، این قصر از آن کیست؟ گفت: این قصر از آن پسر عمو و وصی تو علی بن ابیطالب(ع) است، همه مردم در روز قیامت پابرهنه و عریان محشور می شوند جز شیعیان علی(ع)، در آن روز مردم به نام های مادرانشان خوانده شوند،‌جز شیعه علی(ع) که به نام های پدرانشان خوانده می شوند، گفتم: ای حبیبم جبرئیل! منظور از این سخن چیست؟ گفت:"لِاَنَهُمْ اَحَبُوا عَلِیاً فَطابَ مَولِدَهُمْ؛زیرا شیعیان، علی(ع) را دوست داشتند از این رو پاکزاد شدند.ـ حضرت معصومه وقتی که در ساوه بیمار شد، فرمود: مرا به قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که فرمود:"قم مرکز شیعیان ما می باشد.این روایت بیانگر آن است که حضرت معصومه(ع) با پیام های خود حقانیت تشیع را ابلاغ می کند، و نسبت به شیعیان علی(ع) ابراز علاقه می نماید، و پاداش های آنها را بیان می کند تا آنها در راستای آرمان های مقدس تشیع، استوار باشند.
ـ حرم حضرت معصومه(ع) تجلیگاه مرقد حضرت زهرا(ع)
مرجع عظیم الشأن مرحوم آیت الله العظمی نجفی مرعشی(ره) فرمود: پدرم مرحوم آیت الله علامه سید محمود مرعشی(ره) که در نجف اشرف می زیست، بسیار علاقمند بود که به طریقی، محل قبر شریف جده اش حضرت زهرا(ع) را بیابد، برای این مقصود، ختم مجربی(یعنی یکی از دعاهایی که استجابت آن به تجربه رسیده که با تکرار آن با حضور قلب و خلوص و شرایط دیگر، موجب رسیدن به مقصود است) انتخاب نمود، چهل شب به آن مداومت کرد، تا شاید از طریقی به محل مرقد شریف حضرت زهرا(ع) آگاه گردد.
شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان، به بستر خواب رفت، در عالم خواب به محضر امام باقر(ع)(یا امام صادق) رسید، امام به او فرمود: “عَلَیْکَ بِکَریمَهِ اَهْلِ الْبَیْتِ؛ به دامن کریمه اهل بیت(ع) چنگ بزن.”
ایشان تصور کرد منظور امام(ع) از این جمله، حضرت زهرا(ع) است، عرض کرد:"آری قربانت گردم، من نیز ختم را برای همین گرفتم که محل شریف قبر آن حضرت را دقیق تر بدانم و زیارتش کنم.”
امام(ع) فرمود:"منظور من قبر شریف حضرت معصومه(ع) در قم است.” سپس افزود: به خاطر مصالحی، خداوند اراده نموده که قبر حضرت زهرا(ع) برای همیشه برای همگان مخفی باشد، از این رو قبر حضرت معصومه(ع) را تجلیگاه قبر شریف حضرت زهرا(ع) قرار داده است، اگر قرار بود قبر حضرت آشکار باشد همان شکوه و عظمت مرقد حضرت زهرا(ع) را خداوند برای قبر حضرت معصومه(ع) قرار داده است.
مرحوم آیه الله سید محمود مرعشی، وقتی که از خواب برخاست، تصمصم گرفت که به قصد زیارت حضرت معصومه(ع) به قم مهاجرات کند. او بی درنگ با همه اعضای خانواده اش از نجف اشرف، عازم قم شد و به زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه(ع) پرداخت.
آن مرحوم، سرانجام به نجف بازگشت و در سال ۱۳۳۸ هـ . ق در آنجا در گذشت، ولی فرزند برومندش آیه الله العظمی سید شهاب الدین نجفی مرعشی به قم آمد و در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه(ع) می زیست تا اینکه پس از ۶۶ سال درس و بحث و خدمات فقهی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بسیار، در هشتم صفر سال ۱۴۱۱ هـ . ق(مطابق با ۱۷ شهریور ۱۳۶۹ شمسی) در سن ۹۶ سالگی در قم به ملکوت اعلی پیوست، مرقد شریفش در جنب کتابخانه عظیم و بی نظیرش، در قم در خیابان آیه الله مرعشی(اِرُم سابق) قرار گرفته است.
این فراز عجیب و استثنایی نیز بیانگر ورق دیگری از مقام با عظمت حضرت معصومه(ع) است که گویی آینه تمام نمای وجود مبارک جده اش حضرت زهرا(ع) است، که مرقدش در این رؤیای صادقانه همچون مرقد حضرت زهرا(ع) دارای همان شکوه و جلال معنوی شده است.
با توجه به اینکه مرجع تقلید این رؤیا را از پدر مجتهدش نقل می کند، و خواب دیدن امام معصوم(ع)، دلیل بر صدق آن خواب است.
زیارتنامه مخصوص
یکی از شواهد عظمت استثنایی حضرت مصعومه(ع)، زیارتنامه ای است که به خصوص، حضرت رضا(ع) در شأن او صادر فرموده است، زیرا بعد از فاطمه زهرا(ع) تنها زیارتی که از امام معصوم(ع) برای او نقل شده زیارت حضرت مصعومه(ع) است، حضرت زینب(ع) با آن همه مقام و منزلت زیارت مخصوص ـ نقل شده ـ از معصوم ندارد و همچنین بانوان ارجمند دیگر از خاندان عصمت طهارت.
علامه مجلسی(ره) از بعضی از کتب زیارات، از علی بن ابراهیم، و او از پدرش، و او از سعد اشعری قمی نقل می کند که گفت در محضر امام رضا(ع) بودم، به من فرمود:"ای سعد از برای ما در نزد شما(در قم) قبری وجود دارد: سعد عرض کرد: قربانت گردم آیا مقصود شما قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر(ع) است؟ امام رضا(ع) فرمود:"نَعَمْ مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِها فَلَهُ الْجَنَهٌ؛آری کسی که با معرفت به شأن او، او را زیارت کند، بهشت برای او است.”
سپس حضرت رضا(ع) چگونگی زیارت مرقد مطهر حضرت مصعومه(ع) را برای سعد، چنین بیان کرد، وقتی کنار قبرش رفتی در نزد بالای سر آن حضرت رو به قبله بایست و ۳۴ مرتبه اللهُ اکبر‎‎‎‎‏‏ُ و ۳۳ بار سْبًحانُ اللهِ و ۳۳ بار الحمدللهِ بگو، آنگاه بگو:اَلسُلامْ علی آدم صفوة الله. تا آخر زیارت
از ویژگی های این زیارت این است که مطابق دستور حضرت رضا(ع) در آغاز آن ۳۴ بار تکبیر و ۳۳ بار تسبیح و ۳۳ بار حمد گفته می شود، چنین دستوری در مورد زیارت های دیگر دیده نشده.
آری این سرآغاز توحیدی، برای آن است که زائر هنگام زیارت آنخاتون ارجمند دو سرا، با توجه و حضور قلب، و توحید و تنزیه و شکر خدا وارد گردد، و بااین حالت ملکوتی با حضرت مصعومه(ع) ارتباط برقرار نماید، که چنین حالتی، عالی ترین حال بنده خدا در برابر عظمت مقام اولیای خدا است تا با روحی پاک و قلبی صاف و دور از شوائب و آلودگی ها به زیارت بپردازد و نتیجه خوب بگیرد.
در فرازی از این زیارتنامه، خطاب به حضرت مصعومه(ع) چنین می خوانیم:
اَلسَلامُ عَلَیْکِ اَیَتُهَا الطاهِرَهُ الْحَمِیدَهُ الْبَرَهُ الرِشِیدَهُ، التَقِیَهُ النَقِیَهُ الرَضِیَهُ الْمَرْضِیَهُ؛سلام بر تو ای پاک سرشت و پاک روش، ای ستوده، ای نیکوکار، ای بانوی رشد یافته و پاک و پاکیزه، ای بانوی شایسته و پسندیده.
در این فراز به هشت لقب از القاب حضرت مصعومه(ع) تصریح شده که هر کدام پیام آور یکی از ابعاد ارزش های والای زندگی درخشان او است.
هر یک از این القاب و صفات کافی است که ما را به مقام های عالی و درجات ممتاز معنوی او رهمنون گردد، شخصیتی که همه ابعاد روش و منش و فکر و ذکر و عمل او بر اساس پاکی، صداقت، شایستگی، تفکر و رشد دینی و عرفانی، و مورد پسند خدا و رسول و امامان(ع) پی ریزی شده، و در این راستا قرار گرفته است، و به طور خلاصه، این صفات بیانگر مقام عصمت و طهارت ذاتی و اکتسابی او است، که هر کدام، چون آینه نشان دهنده جمال و کمال او می باشند.
ـ پاداش عظیمت زیارت مرقد حضرت مصعومه(ع)
در مورد پاداش زیارت مرقد حضرت مصعومه(ع) روایات متعددی از امام معصوم(ع) نقل شده که نظر شما را به هشت روایت زیر، که هر کدام پیام ویژه ای از عظمت مقام حضرت مصعومه(ع) می دهد، جلب می کنیم:
ـ امام صادق(ع) در ضمن گفتاری فرمود:
“…مَنْ زارَها وَ جبت لَهُ الْجَنَه؛ کسی که او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می گردد.ـ نیز فرمود:"اِنَ زیارتَها تَعْدِلُ الْجَنَهَ؛ همانا زیارت او برابر کسب بهشت است.
ـ در مورد دیگر فرمود:"مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِها فَلَهُ الْجَنَهُ؛ کسی که او را از روی معرفت به شأن و مقامش، زیارت کند، پاداش او بهشت است.نیز فرمود:"مَنْ زارَ الْمَعْصُومَهَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی؛ کسی که معصومه(ع) را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است.
گرچه همه این احادیث، با زبان گویا، بیانگر اوج عظمت مقام حضرت معصومه(ع) است، ولی نکاتی در این روایات هست که در اینجا اشاره می شود: مانند: وجوب بهشت، معادل بهشت، ‌مالک شده بهشت که از کلمه"لَهْ” فهمیده می شود، و برابر بودن زیارت او با زیارت حضرت رضا(ع) و بازخواست حضرت رضا(ع) از شیعه ای که به زیارت مرقد منور حضرت معصومه(ع) نرفته است.
زیارت حضرت معصومه(ع) را تنها یک امام، سفارش نکرده است، بلکه سه امام(امام صادق، امام رضا و امام جواد(ع)) سفارش نموده اند، و جالب اینکه امام صادق(ع) این سفارش را قبل تولد حضرت معصومه(ع) بلکه قبل از تولد پدر حضرت معصومه(ع) امام کاظم(ع) نموده است.
زید شحام از امام صادق(ع) پرسید: پاداش کسی که یکی از شما را زیارت می کند چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود:"کمن زار رُسْولَ اللهِ؛ مانند کسی است رسول خدا(ص) را زیارت نموده است.
حضرت رضا(ع) فرمود:"اَلا فَمَنْ زارَنِی وَ هُوَ عَلی غُسلٍ، خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمٍ وَلَدَتْهُ اُمُهُ؛ آگاه باشید، کسی که مرا در حالی که غسل زیارت کرده زیارت کند، به گونه ای از گناه بیرون آید و پاک می شود که هنگام تولد از مادرش از گناه پاک بود.
می پرسند: آن همه مقام چرا؟ با این که حضرت معصومه(ع) چندین خواهر داشت، چرا بر آنها برتری داشت؟
پاسخ: این سؤال در مورد حضرت زهرا(ع) نیز مطرح است، که باید در پاسخ گفت: این دو بانو علاوه بر شرافت خانوادگی و ذاتی، در عرصه ها و میدان های ایمان و عمل، ممتاز بودند و در این راستا با گزینش خود، درجات عالی ارزش های والای انسانی را پیمودند، و با عرفان و عمل خود آن گونه درخشیدند.
حضرت معصومه(ع) در صحنه های علم، عرفان، ایمان، سیاست، و حمایت از مقام رهبری، بسیار ممتاز بود و سرانجام در این راستا به شهادت رسید.
او در اقامت هفده روزه خود در قم، به عبادت و راز و نیاز با خدا اشتغال داشت، چنان که عبادتگاه او که آن را"بیت النور” گویند و اکنون در مدرسه ستیه قم در محله میدان میر قرار گرفته، گواه نورانیت و صفای ممتاز او در ارتباط با خداست.
“از پرباری عمر مبارک ۲۸ ساله حضرت معصومه(ع) همان بس که در اقامت هفده روزه اش در قم، حوزه علمیه قم را بقای جادوانه بخشید، و ده ها هزار فرهیخته و دانش پژوه را به جهان تشیع ارزانی داشت، بزرگانی بسان زکریا بن آدم از اصحاب امام رضا(ع) و احمد بن اسحاق وکیل امام حسن عسکری(ع) در قم تا وجود مراجع تقلید و اندیشمندان متفکری چون:میرزای قمی، آیت الله شیخ ابوالقاسم قمی، آیه الله حائری، آیه الله صدر، آیه الله سید محمد تقی خوانساری، آیه الله حجت، آیه الله بروجردی، آیه الله سید احمد خوانساری، آیه الله گلپایگانی، آیه الله مرعشی نجفی، آیه الله اراکی، علامه طباطبائی، استاد شهید مرتضی مطهری و حضرت امام خمینی(اعلی الله مقامهم الشریف) همه از برکت وجود عالمه آل عبا حضرت معصومه(ع) است که به حوزه علمیه مرکزیت داه، و با پرتو افشانی خویش، آن را به مدینه فاضله اسلامی تبدیل نموده است… انقلاب اسلامی ایران در حقیقت فرزند پاک این سرزمین مطهر و فیضیه(فیض گرفته از درگاه بی بی فاطمه معصومه(ع)) است، که اینکه با رهبری های حکیمانه ولی امر مسلمین، حضرت آیه الله خامنه ای مد ظله العالی، به مسیر خود ادامه می دهد.
رحمت خدای بزرگ و درود خالصانه همه پیامبران، امامان، اولیای خدا و مجاهدان راستین بر این بانوی بزرگ باد، که هماره می درخشد و نور افشانی می کند. و کوثر همیشه جوشان ولایت است.
توجه اسلام و مسلمانان به ارزش زن
در همه تاریخ و در تمام ادیان، با افراط و تفریط، به زنان ظلم شده است،‌ولی اسلام حقوق زن را به طور کامل و عادلاه به آنها داده است، و آنها را از هر گونه انحطاط های ساختگی رهایی بخشیده است. یکی از نمونه های این حقیقت این که: مسلمانان بانوانی همچون: حضرت خدیجه، حضرت فاطمه، حضرت زینب، حضرت معصومه ـ علیهن السلام ـ را به عنوان اینکه آنها دارای عالی ترین مقام ها هستند می ستایند، و با بهترین و عمیق ترین روش، از آنها تجلیل و احترام و نسبت به آنها ابراز احساسات می نمایند، و با این روش خود اعلام می دارند که میزان در رسیدن به مقامات عالی، تقوا و عمل است، نه زن و مرد، سیاه و سفید و… .
و این عظمت و احترام که در بارگاه نورانی حضرت فاطمه معصومه(ع) که همچون نگین در شهر قم، جلوه دارد بهترین دلیل و گواه به احترام اسلام به شخصیت زنان والامقام است، و همین نمونه عملی می تواند جواب کوبنده ای باشد برای آنهایی که می گویند اسلام برای زن چندان ارزشی قائل نیست.
مرغ دلم راهی قم می شود در حرم امن تو گم می شود
عمه سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک کوثر نوری به کویر قمی آب حیاتِ دل این مردمی
عمه سادات بگو کیستی فاطمه یا زینب ثانی استی؟ از سفر کرببلا آمدی یا که به دنبال رضا آمدی
کاش شبی مست حضورم کنی باخبر از وقت ظهورم کنی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[دوشنبه 1394-05-12] [ 12:28:00 ب.ظ ]





  شهادت امام جعفر صادق علیه السلام   ...

( زندگینامه امام جعفرصادق)                                                                                                                                                                                                                                                                                                        نام: جعفر (به معنى نهر جارى پرفايده كنيه: ابو عبداللّه لقب: صادق

نام پدر: حضرت محمد بن على (ع نام مادر: معروف به ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر

تاريخ ولادت: يكشنبه 17 ربيع الاول ، سال 83 هجرى مكان ولادت: مدينه

مدت عمر : 65 سال علت شهادت: مسموميت

قاتل : منصور دوانيقى (خليفه عباسى زمان شهادت: يكشنبه 25 شوال ، سال 148 هجرى

مدفن مطهر: قبرستان بقيع ( مدينه

زندگي امام جعفر صادق (ع)

امام جعفر صادق (ع) در پگاه روز جمعه يا دوشنبه هفدهم ربيع الاول سال 80 هجرى، معروف به سال قحطى، در مدينه ديده به جهان گشود. اما بنا به گفته شيخ مفيد و كلينى، ولادت آن حضرت در سال 83 هجرى اتفاق افتاده است. لكن ابن طلحه روايت نخست را صحيح ‏تر مى‏داند و ابن خشاب نيز در اين باره گويد: چنان كه ذراع براى ما نقل كرده، روايت نخست، سال 80 هجرى، صحيح است. وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزى از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در 25 شوال و به روايتى نيمه ماه رجب سال 148 هجرى روى داده است. با اين حساب مى‏توان عمر آن حضرت را 68 يا 65 سال گفت كه از اين مقدار 12 سال و چند روزى و يا 15 سال با جدش امام زين العابدين (ع) معاصر بوده و 19 سال با پدرش و 34 سال پس از پدرش زيسته است كه همين مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار مى‏آيد و نيز بقيه مدتى است كه سلطنت هشام بن عبد الملك، و خلافت وليد بن يزيد بن عبد الملك و يزيد بن وليد عبد الملك، ملقب به ناقص، ابراهيم بن وليد و مروان بن محمد ادامه داشته است.
فضايل امام جعفر صادق (ع)
مناقب آن حضرت بسيار است كه به اقتصار از آنها ياد مى‏كنيم. فضايل امام صادق بيش از آن است كه بتوان ذكر كرد. جمله اي از مالك بن انس امام مشهور اهل سنت است كه: «بهتر از جعفر بن محمد، هيچ چشمي نديده، هيچ گوشي نشنيده و در هيچ قلبي خطور نكرده است.» از ابوحنيفه نيز اين جمله مشهور است كه گفت: «ما رأيت افقه من جعفر بن محمد» يعني: «از جعفر بن محمد، فقيه تر نديدم.» و اگر از زبان خود آن حضرت بشنويم ضريس مي گويد: امام صادق در اين آية شريفة: كل شيء هالك الا وجهه، يعني: «هر چيز فاني است جز وجه خداي متعال،» فرمود: «نحن الوجه الذي يوتي الله منهم» يعني «ماييم آيينه اي كه خداوند از آن آيينه شناخته مي شود.» بنابراين امام صادق (ع) فرموده است او آيينه ذات حق تعالي است.

شيخ مفيد در ارشاد مى‏نويسد: علومى كه از آن حضرت نقل كرده‏ اند به اندازه ‏اى است كه ره توشه كاروانيان شد و نامش در همه جا انتشار يافت. دانشمندان در بين ائمه (ع) بيشترين نقل ها را از امام صادق روايت كرده ‏اند. هيچ يك از اهل آثار و راويان اخبار بدان اندازه كه از آن حضرت بهره برده ‏اند از ديگران سود نبرده ‏اند. محدثان نام راويان موثق آن حضرت را جمع كرده ‏اند كه شماره آنها، با صرف نظر از اختلاف در عقيده و گفتار، به چهار هزار نفر مى‏رسد.

بيشترين حجم روايات، احاديثي است كه از امام صادق (ع) نقل شده است، اهميت معارف منقول از جعفر بن محمد (ص) به ميزاني است كه شيعه به ايشان منسوب شده است: “شيعه جعفري". كمتر مسئله ديني (اْعم از اعتقادي، اخلاقي و فقهي) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است. كثرت روايات منقول از امام صادق (ع) به دو دليل است:

يكي اينكه از ديگر ائمه عمر بيشتري نصيب ايشان شد و ايشان با شصت و پنج سال عمر شيخ الائمه محسوب مي شود (148 – 83 هجري ، و ديگري كه به مراتب مهمتر از اولي است، شرائط زماني خاص حيات امام صادق (ع) است. دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امويان، انتقال قدرت از امويان به عباسيان و آغاز خلافت عباسيان است. امام با حسن استفاده از اين فترت و ضعف قدرت سياسي به بسط و اشاعه معارف ديني همت مي گمارد. گسترش زائد الوصف سرزمين اسلامي و مواجهه اسلام و تشيع با افكار، اديان، مذاهب و عقايد گوناگون اقتضاي جهادي فرهنگي داشت و امام صادق (ع) به بهترين وجهي به تبيين، تقويت و تعميق “هويت مذهبي تشيع” پرداخت. از عصر جعفري است كه شيعه در عرصه هاي گوناگون كلام، اخلاق، فقه، تفسير و… صاحب هويت مستقل مي شود. عظمت علمي امام صادق (ع) در حدي است كه ائمه مذاهب ديگر اسلامي از قبيل ابوحنيفه و مالك خود را نيازمند به استفاده از جلسه درس او مي يابند. مناظرات عالمانه او با ارباب ديگر اديان و عقايد نشاني از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهميت اين جهاد فرهنگي امام صادق (ع) كمتر از قيام خونين سيد الشهداء (ع) نيست.

امام وفقه اسلامي:
فقه شيعه اماميه كه به فقه جعفري مشهور است منسوب به جعفر صادق (ع) است. زيرا قسمت عمده احكام فقه اسلامي بر طبق مذهب شيعه اماميه از آن حضرت است و آن اندازه كه از آن حضرت نقل شده است از هيچ يك از (ائمه) اهل بيت عليهم السلام نقل نگرديده است. اصحاب حديث اسامي راويان ثقه كه از او روايت كرده اند به 4000 شخص بالغ دانسته اند.
در نيمه اول قرن دوم هجري فقهاي طراز اولي مانند ابوحنيفه و امام مالك بن انس و اوزاعي و محدثان بزرگي مانند سفيان شوري و شعبه بن الحجاج و سليمان بن مهران اعمش ظهور كردند. در اين دوره است كه فقه اسلامي به معني امروزي آن تولد يافته و روبه رشد نهاده است. و نيز آن دوره عصر شكوفايي حديث و ظهور مسائل و مباحث كلامي مهم در بصره و كوفه بوده است.
حضرت صادق (ع) در اين دوره در محيط مدينه كه محل ظهور تابعين ومحدثان و راويان و فقهاي بزرگ بوده، بزرگ شد، اما منبع علم او در فقه نه «تابعيان» و نه «محدثان» و نه «فقها» ي آن عصر بودند بلكه او تنها از يك طريق كه اعلاء و اوثق طرق بود نقل مي كرد و آن همان از طريق پدرش امام محمد باقر (ع) و او از پدرش علي بن الحسين (ع) و او از پدرش حسين بن علي (ع) و او از پدرش علي بن ابيطالب (ع) و او هم از حضرت رسول (ص) بود و اين ائمه بزرگوار در مواردي كه روايتي از آباء طاهرين خود نداشته باشند خود منبع فياض مستقيم احكام الهي هستند.

ولادت امام و نامگذاري :

امام جعفر صادق، امام ششم شيعيان، در هفدهم ربيع الاول سال 83 هجري قمري در مدينه متولد گرديد. كنيه ايشان ابو عبدالله و لقبشان صادق مي باشد. پدر ارجمندشان امام باقر و مادرش ام فروة است. رسول خدا سالها قبل ولادت آن حضرت را خبر داده و فرموده بود نام او را صادق بگذاريد، زيرا از فرزندان او كسي است كه همنام اوست، اما دروغ مي گويد، جعفر كذّاب .

دوران قبل از امامت :
در دوران قبل از امامت، حضرت شاهد فعاليتهاي پدر خويش در نشر معارف ديني و تربيت شاگردان وفا دار و با بصيرت بود. امام باقر در مناسبتهاي مختلف به امامت و ولايت فرزندش جعفر صادق تصريح فرموده و شيعيان را پس از خودش به پيروي از او فرا مي خواند. لذا احاديث، زيادي مبني بر نص امامت حضرت صادق نقل شده است.
امام صادق در سال 114 هجري قمري پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگي به امامت رسيد. دوران امامتش مصادف بود با اواخر حكومت امويان كه در سال 132 به عمر آن پايان داده شد و اوايل حكومت عباسيان.

اوضاع جامعه در آغاز امامت حضرت :
در آغاز امامت حضرت افرادي از شيعيان و حتي بستگان حضرت حاضر به قبول امامت ايشان نبودند، لذا حضرت از راههاي گوناگوني كوشيدند آنها را به قبول راه صحيح وادار سازند و دراين زمينه به اذن خداوند معجزاتي نيز انجام دادند.
دوران امام جعفر صادق در ميان ديگر دورانهاي ائمه اطهار، دوراني منحصر به فرد بود و شرايط اجتماعي و فرهنگي عصر آن حضرت در زمان هيچ يك از امامان وجود نداشته است و اين به دليل ضعف بني اميه و قدرت گرفتن بني عباس بود.
اين دو سلسله مدتها در حال مبارزه با يكديگر بودند كه اين مبارزه در سال 129 هجري وارد مبارزه مسلحانه و عمليات نظامي گرديد.
اين كشمكش ها و مشكلات سبب شد كه توجه بني اميه و بني عباس كمتر به امامان و فعاليتشان باشد، از اين رو اين دوران، دوران آرامش نسبي امام صادق و شيعيان و فرصت بسيار خوبي براي فعاليت علمي و فرهنگي آنان به شمار مي رفت.

جنبش فرهنگي در دوران امامت حضرت :

عصر آن حضرت همچنين عصر جنبش فرهنگي و فكري و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا ديگر چنين فرصتي پيش نيامده بود تا معارف اصيل اسلامي ترويج گردد، بخصوص كه قانون منع حديث و فشار حُكّام اموي باعث تشديد اين وضع شده بود. لذا خلأ بزرگي در جامعه آنروز كه تشنة هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم مي خورد.

امام صادق با توجه به فرصت مناسب سياسي و نياز شديد جامعه، دنباله نهضت علمي و فرهنگي پدرش را گرفت و حوزه وسيع علمي و دانشگاه بزرگي به وجود آورد و در رشته هاي مختلف علمي و نقلي شاگردان بزرگي تربيت كرد. شاگرداني چون: هشام بن حكم، مفضل بن عمر كوفي جعفي، محمد بن مسلم ثقفي، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حيان و . . . . تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته اند.
ابوحنيفه رئيس يكي از چهار فرقه اهل سنت مدتي شاگرد ايشان بود و خودش به اين موضوع افتخار كرده است.
امام از فرصت هاي گوناگوني براي دفاع از دين و حقانيت تشيع و نشر معارف صحيح اسلام استفاده مي برد. مناظرات زيادي نيز در همين موضوعات ميان ايشان و سران فرقه هاي گوناگون انجام پذيرفت كه طي آنها با استدلال هاي متين و استوار، پوچي عقايد آنها و برتري اسلام ثابت مي شد.
همچنين در حوزه فقه و احكام نيز توسط ايشان فعاليت زيادي صورت گرفت، به صورتي كه شاهراههاي جديدي در اين بستر گشوده شد كه تاكنون نيز به راه خود ادامه داده است.
بدين ترتيب، شرايطي مناسب پيش آمد و معارف اسلامي بيش از هر وقت ديگر از طريق الهي خود منتشر گشت، به صورتي كه بيشترين احاديث شيعه در تمام زمينه ها از امام صادق نقل گرديده و مذهب تشيع به نام مذهب جعفري و فقه تشيع به نام فقه جعفري خوانده مي شود.

نبايد تصور كرد كه امام به كلي خود را از جريانات و امور سياسي دور نگه داشت، بلكه همواره از وقتهاي مناسب براي ترويج حقانيت خود و بطلان هيأت حاكمه بهره مي برد و بدين منظور نمايندگاني را نيز به مناطق مختلف بلاد اسلامي مي فرستاد.
عباسيان براي كسب قدرت و محبوبيت در دلهاي مردم از وجهه اهل بيت پيامبر استفاده مي كردند و حتي شعارشان الرضا في آل محمّد بود. آنان به دنبال اشخاصي با وجهه مردمي بودند كه هم از بستگان پيامبر باشند و هم درميان مردم محبوبيت داشته باشند. لذا بهترين شخص در نظر عباسيان امام صادق بود.

امام صادق پيشنهاد آنان را رد كردند و فرمودند: نه شما از ياران من هستيد نه زمانه، زمانه من است. حتي برخي از بستگان آن حضرت نزديك بود با اين پيشنهاد ها فريب به خورند، اما امام با روشنگري خاص خود به آنان فهماندند كه به ظاهر توجه نكنند. امام مي دانست كه عباسيان نيز هدفي جز رسيدن به قدرت ندارند و اگر شعار طرفداري از اهل بيت را مطرح مي كنند، صرفاً به خاطر جلب حمايت توده هاي شيفته اهل بيت است. امام مي ديد كه سران سياسي و نظامي عباسيان در خط مستقيم اسلام و اهل بيت نيستند و لذا حاضر نبود با آنان همكاري كرده و به اقداماتشان مشروعيت بخشد.

چنانكه در تاريخ مي بينيم كه چه جناياتي كردند و چه خونهايي ريختند تا پايه هاي عباسيان محكم گردد.
از حوادث مهم در زمان امامت حضرت، قيام عمويش زيد بن علي است كه شكست خورد و با شهادت زيد به پايان رسيد.
شهادت حضرت صادق عليه السلام:

پس از به قدرت رسيدن عباسيان، همانطور كه آن حضرت پيش بيني كرده بود فشار بر شيعيان افزايش يافت و با روي كار آمدن منصور اين فشار به اوج خود رسيد. امام نيز از اين فشار ها مستثني نبود. اين دوران، يعني چند سال آخر عمر آن حضرت بر خلاف دوران اوليه امامتشان،‌ دوره سختي ها و انزواي دوبارة آن حضرت و حركت تشيع بود. منصور شيعيان را به شدت تحت كنترل قرار داده بود.

سرانجام كار به جايي رسيد كه با تمام فشارها، منصور چاره اي نديد كه امام صادق را كه رهبر شيعيان بود از ميان بردارد و بنابراين توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند. آن حضرت در سن 65 سالگي در سال 148 هجري به شهادت رسيد و در قبرستان معروف بقيع در كنار مرقد پدر و جدّ خودش مدفون گرديد .
در زمينه فضايل و مكارم اخلاقي حضرت صادق روايات و وقايع بسيار زيادي نقل شده است. آن حضرت با رفتار كريمانه و خلق و خوي الهي خود بسياري از افراد را به راه صحيح هدايت فرمود، به گونه اي كه پيروان ديگر مكاتب و اديان نيز زبان به مدح آن حضرت گشوده اند
زندگی سیاسی امام صادق (علیه السلام)
قبل از ورود در زندگی سیاسی امام صادق علیه السلام .بیوگرافی زندگی ان حضرت اشاره می شود ولادت امام ششم در هفدهم ربیع الاول سال هشتاد وسه در مدینه منوره متولد شد ودر روز ۲۵ شوال سال یکصد وچهل وهشت در سن ۶۵ سالگی در مدینه به شهادت رسید ودر قبرستان بقیع به خاک سپرده شد پدر ان حضرت امام باقر علیه السلام ومادر ان بزرگوار ، ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر بود نام این بانوی بزرگوار فاطمه بوده است ام فروه زنی عفیفه، نجیبه ، جلیله .ومکرمه بود .مادر ام فروه اسماء بنت عبد الرحمن بن ابی بکر است
نام مبارک آن حضرت
جعفر است .جعفر نام یکی از نهرهای بهشت است ، نهر جاری را که کثیر النفع باشد جعفر می نامند .وجه نام گذاری وتناسب نام ان حضرت صادق که جعفر است از این لحاظ است همان طور که نهر دائما در جریان وفیاض است و عموم مردم تشنه از ان بر خوردارند همانطور هم علم حضرت از زمان بزرگوار تاکنون وتا قیام قیامت در جریان وفیضان خواهد بود وتشنگان اب حیات وطالبین معنویات از ان مستفیض خواهند شد .
دوران امام صادق (ع) دوره ظهور گرایش‌های مذهبی گوناگون و نحله‌های انحرافی نظیر غلات، ملحدان و زندیقان بود.امام که پرچمدار اسلام ناب و تبیین‌کننده فرهنگ تشیع و مجدد حیات اسلام بود، در برابر مذاهب دیگر ایستاد از این رو مذهب تشیع به مذهب جعفری شهرت یافت.
دوران امام صادق از نظر سیاسی دوره ضعف و تزلزل امویان و گسترش شورش‌ها، قیام‌ها، جنگها و نبردها و فروپاشی و پیدایی حکومت‌ها و دوره ظهور گرایش‌های مذهبی گوناگون و نحله‌های انحرافی نظیر غلات، ملحدان و زندیقان بود. در این دوران که آزادی سیاسی و مذهبی در حد گسترده‌ای وجود داشت، ارتباطات فرهنگی با فرهنگ‌های بیگانه معمول گشت و مناسبات و اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی در حال دگرگونی و تغییرات جدی و اساسی بود.
امام که پرچمدار اسلام ناب و تبیین‌کننده فرهنگ تشیع و مجدد حیات اسلام بود از شرایط آشفته سیاسی برای تاسیس دانشگاه جعفری و تربیت هزاران شاگرد در علوم مختلف استفاده کرد و در برابر مذاهب دیگر ایستاد از این رو مذهب تشیع به مذهب جعفری شهرت یافت.
همانطور که بیان شد امام صادق (ع) در دوران حیات خود با ظهور فرقه‌های مذهبی مختلف روبرو شد، به زیدیه یکی از این فرق انحرافی است:
مؤسس این فرقه زیدبن‌علی با کنیه ابوالحسن متولد سال ۷۵ هجری قمری در شهر مدینه است و در محضر امام سجاد علیه‌السلام و امام باقر علیه‌السلام کسب فیض کرد.
او مردی دانشمند، پارسا، ظلم‌ستیز و انقلابی بود و امام رضا(ع) وی را از عالمان آل محمد (ص) برشمرده است، وی قیامش را در دوران حکومت هشام شروع کرد و در ذی‌الحجه سال ۱۲۲ هجری قمری در ۴۲ سالگی به شهادت رسید.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 12:14:00 ب.ظ ]





  احکام استحاضه   ...

خانمهایی که سن آنان از 9 سال قمری کمتر واز 50 سال قمری بیشتر بوده وسیده  نباشندوهمچنین خانمهایی که بیشتر از 10 روز خون می بینند وزنان زائو بعد از دوره نفاس خونهایی که می بینند اگر خون حیض ، نفاس، وزخم ودمل نباشد استحاضه است. وحکمهایی بر آن بار شده که بر این دسته از بانوان مبتلا به، واجب است که به آن آگاه بوده وبر طبق شرع وحکم مجتهد خود عمل نمایند در غیر این صورت اعمال عبادی آنان باطل بوده وباید قضای آن را نیز بجا آورند.

استحاضه بر سه نوع می باشد:

1- استحاضه قلیله: که راه تمیز آن این است که خونی که یکباره از بدن خارج می شود فقط بر روی یک لایه پنبه را کثیف نموده ویا تا وسط آن برسد.ودر اعمال عبادی مانند نماز باید تطیهرنموده وبرای هر نماز جداگانه وضو نمایند.

2- استحاضه متوسطه: که راه تمیز آن این است که خونی که یکباره از بدن خارج می شود از وسط یک لایه پنبه عبور کرده وبه انتها برسد ولی از طرف دیگر همان پنبه بیرون نرود. ودر اعمال عبادی  این نوع استحاضه علاوه  بر تطیهیر وشستن فرج وبرای هر نماز جداگانه وضو کرده ویک غسل نیز واجب است که در روز اول هر وقت از روز که شد برای اولین وقت نماز غسل نماید وبعد از این صبحها در وقت اذان غسل کند وروزی یکبار غسل بیشتر واجب نسیت.

3- استحاضه کثیره: که راه تمیز آن این است که خونی که یکباره از بدن خارج می شود از وسط یک لایه پنبه عبور کرده وبه انتها برسد ولی از طرف دیگرنیز بیرون بیاید.ودر اعمال عبادی این نوع استحاضه علاوه بر تطهیر وشستن فرج وبرای هر نماز جداگانه وضو کرده وبرای هر نماز جداگانه غسل نماید .یعنی برای 5 وعده نماز 5 غسل در شبانه روز واجب است. ولی اگر نمازهای دوم مثل عشاء و عصر را بدون فاصله به نماز قبای یعنی مغرب وظهر بدون فاصله بخواند برای نمازهای دوم غسل جدید نمی خواهد ولی شستن وتطهیر ووضو مجدد نیاز است.

اگر نوع استحاضه در طول روز تغییر کرد اگر از کثیره به قلیله ومتوسطه بیاید باید برای یک نماز عمل قبلی را انجام داده وسپس در نمازهای بعدی به کمتر عمل کند ولی اگر از قلیله به متوسطه وکثیره تغییر حالت پیدا کند حتی اگر در وسط نماز باشد ووسعت وقت داشته باشد نماز راترک کند وبه وظیفا نوع استحاضه جدید خود عمل نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[چهارشنبه 1394-05-07] [ 08:18:00 ق.ظ ]





  احکام تقلید   ...

از نظر حضرت امام خمینی(ره) هر فرد مسلمانی که به سن تکلیف رسیده

وعاقل ، بالغ، زنده وحر وآزاد باشد برای تکالیف عبادی اش اگر مجتهد

ومحتاط نباشد نیاز به مرجع تقلید دارد که سن تکلیف در «دختران 9

  سال قمری ویا 8سال و 9ماه شمسی» بوده ودر «پسران 15 سال قمری

ویا14 سال و8ماه شمسی» می باشد.

 این فرد مکلف باید از مجتهدی که «اعلم ، زنده ، بالغ، عاقل ، دازده امامی ،

شیعه، وحلال زاده بوده وحریص به مال دنیا نیست ودر بدست آوردن حکم

الهی بیشتر وبهتر استنباط می کند» تقلید نماید.

ابتدا فرزندان چون هنوز به رشد کامل عقلی «بلوغ عرفی» نرسیدند از

مجتهد پدر ومادر تقلید نموده وسپس خودشان به رشد کامل عقلی

رسیدند از مرجع تقلید زنده تبعیت می کنند.


ابتدا در انتخاب مرجع تقلید نمی توانند از مجتهد مرده تبعیت کنند باید از

مرجع زنده تبعیت نمایند مگر کسانی که مرجع منتخب آنها بعد از تقلید

فوت نماید ومرجع انتخاب شده ، وزنده اجازه باقی برمیت داده باشد در

مسائل گذشته می توانند بر میت باقی بمانند ودر مسائل جدید باید از

مرجع زنده خود تبعیت نمایند. پس اگر پدر ومادری باقی برمیت هستند

فرزندان آنان باید فقط از مجتهد زنده آنان تبعیت نمایند.



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[دوشنبه 1394-05-05] [ 11:23:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما